زبان انسانی سیستم بسیار پیچیدهای از علائمی مانند کلمات، تصاویر، صدا حالت چهره و ژست است. انسان زبان را در دو حیطه به صورت آشکار و درونی به کار میبرد. در مواردی مانند گفتگو کردن، نوشتن، نقاشی کردن، سخن رانی کردن و ژست گرفتن به صورت آشکار و در مواقعی مانند فکر کردن، تصویر ذهنی داشتن، تحلیل کردن، برنامه ریزی کردن، تجسم کردن نیز به صورت درونی از زبان استفاده میشود. در واقع شناخت اصطلاح رایج برای استفاده درونی از زبان است. پس ذهن چیست؟
ذهن و زبان
باتوجه به مطلب گفته شده ذهن یک “چیز” یا “شی” نیست. ما از ذهن برای توصیف مجموعه بسیار پیچیدهای از فرآیندهای تعاملی شناختی مانند تحلیل کردن، مقایسه کردن،ارزش گذاری کردن،برنامهریزی کردن، به یاد آوردن، تجسم کردن و… استفاده میکنیم و سیستم پیچیدهای از علائم یا به عبارتی زبان انسانی زیر بنای همه این فرآیندهای پیچیده است.
ذهن برای رسیدن به هر نوع هدفی مفید است؛ اما لازم است که بدانیم چه طور از آن به شکلی موثر استفاده کنیم وگرنه به ما صدمه خواهد زد.
جنبه مثبت زبان در مواردی مانند ساخت نقشهها و مدلهای جهان، پیشبینی آینده و برنامهریزی برای آن، به اشتراک گذاشتن دانش، تصور چیزهایی که هرگز وجود نداشتهاند و خلق آنها، ایجاد قوانین هدایت کننده رفتار موثر و برقراری ارتباط با دیگر افراد به ما کمک میکند.
جنبه منفی زبان نیز در مواردی مثل دوباره زنده کردن حوادث دردناک گذشته، ترساندن خودمان با تصور آیندهای ناخوشایند، برای مقایسه کردن، قضاوت کردن، انتقاد کردن و محکوم کردن خودمان و دیگران، ایجاد قوانین محدود کننده و مخرب برای خودمان و دیگران استفاده میشود.
از این رو ذهن را میتوان به شمشیر دو لبهای تشبیه کرد که در واقع نه دوست ماست و نه دشمن ما.
راهكار: تنش زدایی با مدیریت ذهن
براي مديريت ويژگي دوم ذهن: بايد فرمانده آنشد و كنترلش كرد! زيرا:
ذهن به صورت طبیعی از ویژگیهای پایداری برخورد دار است.
تمایل به جا به جا شدن، به گذشته و آینده رفتن و از شاخهای به شاخهای دیگر حرکت کردن، باز شدن فایلهای ذهنی در برخورد با تصمیمات، آرزوها و خواستهها ، بیان احساس، نیازها و تمایلات درونی فرد و گرایش به کامل کردن ( صورت بندی) پدیدههای ذهنی همگی از ویژگیهای ذهن است.
ولي چون: صورت بندی گرایش انسان به کمال است. ذهن نیز تمایل دارد به کمال برسد بنابر پاین با نقص رابطه بر قرار نمیکند و در صورتی که فایلهای ناقص، ناکامل و مبهم ذهنی توسط فرد کامل نشود، مغز انسان برای رسیدن به یک رضایت درونی سعی میکند به صورت خودکار و با صرف انرژی به رفع ابهام بپردازد. در نتیجه این تکالیف به مدت طولانیتری از مغز انسان انرژی گرفته و باعث میشود که ذهن برای کارهای اصلی انرژی و تمرکز کافی نداشته باشد. نظیر رودخانهای که به دلیل انشعابات زیاد به تدریج خشک میشود.
هر کار ناتمام تمرکز و عملکرد ما را به شدت کاهش میدهد
راهکارها برای ذهن:
۱)فهرستی از کارهای ناتمام، تصمیمات ، آرزوها و احساساتی که مایل به بیان آن ها هستیم را تهیه کنید.
۲) بر اساس اهداف فهرست را اولویت بندی کنید
۳) با توجه به اولویتها فایلها را در سه بخش قرار دهید .
_ فایلهایی که تصمیم دارید آنها را فعال کنید. در این صورت برای آنها برنامهریزی کرده و به تک تک آنها بپردازید تا پروندهشان بسته شود.
_ در مواردی که تصمیم دارید به آنها نپردازید به ذهنتان بگویید که آنها را انجام نمیدهید . به این ترتیب فایل را غیر فعال کرده و ببندید.
_ به فایلهایی را که در حال حاضر امکان و تمایل به فعالسازی آنها برایتان وجود ندارد؛ اما در در آینده مایل به انجام آنها هستید، زمان داده و در ذهنتان در حالت تعلیق تا آن زمان قرار دهید. و به خاطر داشته باشید که فایلهای تعلیقی به صورت خودکار آن زمان دوباره باز میشوند.
*نکته مهم آن است که افراد با سبک ارتباطی منفعلانه که اغلب در موارد بیان افکار، نیازها، خواستهها و بیان احساسات به دیگران دچار مشکل هستند، بهتر ا آموزشها و تمرینات لازم در این حیطه را با همراهی یک روانشناس و درمانگر فرا بگیرند تا به صورت موثر پرونده این فایلهای ذهنی بسته شود.
نادیا کرد نژاد
روان درمانگر