زایمان فیزیولوژیک

فلسفه زایمان طبیعی

فلسفه زایمان طبیعی

فلسفه زایمان طبیعی: واژه خوشایند سازی زایمان این سئوال را در ذهن ما ایجاد می­کند که آیا زایمان فرآیندی است که نیاز به خوشایند سازی و ایجاد حس مثبت دارد یا بالقوه در ذات خود مطلوب و خوشایند است ولی می­باید آنرا کشف کرد و به فعلیت رساند!

هر جوابی به سوالات فوق در حوزه زایمان داده می­شود، اما در یک اصل هردو مشترک اند، و آن اینکه چه زایمان نیازمند خوشایند سازی باشد! و چه خوشایند و مطلوب بودن زایمان را می­باید شکوفا کرد! هردو نیازمند کسب آگاهی و مهارت است. یعنی برای آنکه زایمانی مطلوب و خوشایند داشته باشیم می­باید شناخت و اطلاعات خود را از این فرایند طبیعی و قانون الهی افزایش دهیم.

عرفا معتقدند همه قوانین لایتغیر الهی فی ذاته مقدس و مطلوب (خیر) می­باشند، اما اگر بشر آنرا خیر نمی­بیند و از آن واهمه دارد و حتی گاهی شر میداند، موانعی نفسانی بر سر راه بصیرت انسانی قرار گرفته که می باید.

آن موانع برطرف شوند و بصیرت فرد افزایش یابد. تا بتواند واقعیت خیر آن امر الهی را درک کند و حتی گاهی انسان می باید خود را از قراردادهای زمانی رها کند و فرصت به رویدادهای الهی دهد تا با گذر زمان مطلوبیت و خیر بودن خود را نشان دهند. بارداری و زایمان نیز یک قانون الهی لایتغییر است که از زمان خلقت انسان در جهان جاری بوده و از دیدگاه عرفا، نه تنها در ذات خود مقدس، خیر و خوشایند است بلکه یک آیین انتقال برای وجود یک زن به وجود یک مادر است.

بارداری و زایمان

نه تنها یک دوره انتقال و یا تحول برای یک زن و یا یک خانواده محسوب می گردد، بلکه علاوه بر تغییرات جسمانی برای وجود یک زن، باعث تحولات روحی – روانی نیز می گردد که بعد متافیزیکی وجود یک زن را درگیر می کند که در فرهنگ های مختلف برای آن مناسک و اعمال مختلفی در نظر گرفته می شود و حتی علاوه بر مقدس بودن قانون الهی  بارداری و زایمان، زن باردار و درد زایمان را هم مقدس و روحانی می دانند.

با توجه به دیدگاه و رویکرد عرفا می توان نتیجه گرفت که بارداری و زایمان امری مطلوب، مقدس و الهی است، اما برای آنکه انسان بتواند خیر و خوشایند بودن آن را کشف کند می باید بصیرت و یا به عبارتی هوش معنوی خود را افزایش دهد و یا حتی صبوری پیشه کند تا با گذر زمان و یا طی کردن فرایند و روند طبیعی، مطلوبیت و مصلحت آن بر فرد نمایان گردد.

فلاسفه ای همچون افلاطون معتقدند:

طبیعت زن با طبیعت مرد متفاوت است و طبیعت یکی غیر از طبیعت دیگریست. اگر هر فرد کاری را بر عهده گیرد که با طبیعتش سازگار باشد، یقیناً موفق تر خواهد بود و حتی افلاطون بر آن است که طبیعت هر فرد نمایان گر استعداد بیشتر آن جنس برای پرداختن به امور مربوط به خویشتن است. یعنی هر فردی در هر کاری استعداد بیشتری داشته باشد با حداقل آموزش آن کار را به آسانی فرا می گیرد و به آن تسلط می یابد.

اما طبیعتی که مستعد اموری نباشد، زمان طولانی تری باید آموزش ببیند و گاهی هر چه بیاموزد از یاد می برد.

افلاطون بر آن است، طبیعت وجود زن قابلیت باردار شدن، زایمان، شیر دادن به نوزاد، عشق ورزیدن به کودک متولد شده (از وجود خود) را دارد. پس یقیناً جنس زن در پرداختن به این امور موفق تر خواهد بود و استعداد بیشتری خواهد داشت حتی اگر فرایند بارداری، زایمان برای زنی ناخوشایند است، چون سازگار با طبیعتش است یقیناً در آن امور مستعد و موفق خواهد بود ، به شرط آنکه اولا آموزشهای لازم را فرا گیرد که با حداقل آگاهی به آنها تسلط خواهد یافت و دوماً در موقع شایسته برای تولید نسل اقدام کنند . موقع شایسته زمانی است که زن و شوهر بهترین سالهای زندگی خود را می گذرانند که میتوان شکوفاترین سالهای زندگی در زن را 40-20 سال و در مرد تا 55 سالگی دانست.

حتی برخی فلاسفه فمینیستی (موج دوم) چون رایزمن (1983) و کاهیل (2001) معتقدند زمانی می توان صحبت درباره خوشایند سازی زایمان کرد که معتقد باشیم زن باردار عامل تاثیر گذار بر روند بارداری و زایمان است و نقش پررنگی در طی کردن مراحل آن دارد.

ابعاد بارداری و زایمان طبیعی

به عبارتی فقط به بعد جسمانی و فیزیولوژیک بارداری و زایمان توجه نشود و فرد باردار یک بیمار، و بارداری یک بیماری محسوب نگردد که فقط با مداخلات پزشکی بر روی جسم به نتیجه برسد که خود یکی از دلایل بالارفتن آمار سزارین است، بلکه می باید نه تنها توجه زن باردار را به حس کنترل خودش بر بدنش افزایش داد ، بلکه او را از پیامد های عاطفی زایمان بهره مند ساخت و زنان را از یک تجربه ای که بالقوه می تواند  قدرتمند (خوشایند) باشد جدا نکرد.

فاکس و وورت (1999) معتقدند: اگر زن باردار به این باور برسد که حس کنترل زیادی بر جسم و روان خود در حین بارداری و زایمان دارد ، در این صورت زایمان فقط تولد بخشیدن به کودک نیست، بلکه تولد دوباره مادر می باشد.

درگلین (2007) می گوید: مادران توانمند به خودشان و بدنشان اعتماد می کنند و به قدرت درونی شان آگاه می شوند و می توانند تاثیر فراوانی بر خوشایند سازی و ایجاد تجربه ای لذت بخش در روند بارداری و زایمان خود داشته باشند ، به شرط آنکه بارداری و زایمان از نگاه کادر پزشکی بیماری نباشد .

خانواده درمانگرانی همچون: کارتر و مک گلدریک (1988) معتقدند: فرزنددار شدن یکی از مراحل تحولی (انتقالی) خانواده می باشد که اگر زوجین آمادگیها و مهارتهای لازم برای وارد شدن به این مرحله زندگی خود را داشته باشند، بهتر نقش های والدینی خود را ایفا خواهند کرد و خانواده آنها از ثبات و استحکام بیشتری برخوردار خواهد شد.

روان شناسی شخصیت

در روان شناسی شخصیت مطرح می گردد که اگر فردی بخواهد با با تغییرات و بحران های زندگی خود به خوبی کنار بیاید ، میباید همه ابعاد شخصیت او آمادگی لازم را داشته باشد. به عبارتی یک شخصیت متعادل شخصیتی است که از بعد جسمانی، عقلانی، عاطفی(و حتی معنوی)از سلامت برخوردار باشد البته چون ابعاد مختلف شخصیت به هم وابسته و بر هم تاثیر گذارند ، اگر یکی از ابعاد هم رشد و پرورش پیدا کند ، تاثیر خود را بر کل شخصیت فرد خواهد گذاشت.

پس می توان نتیجه گرفت:

زوجینی مرحله باردار شدن و بچه دارشدن را با موفقیت بیشتری طی می کنند که از آمادگی فکری، روانی، جسمانی و حتی معنوی بیشتری برخوردار باشند، که برای چنین آمادگی هایی هم خود افراد (زن و شوهر) و هم محیط پیرامون آنان نقش پررنگ و با اهمیتی دارند یعنی هم عوامل فردی و هم عوامل اجتماعی (محیطی) در فراهم کردن این آمادگی ها موثرند.

در رویکرد هولیستیکی (کل نگر) به این موضوع پرداخته می شود که جسم و ذهن ارتباط نزدیکی دارند.

اگر افراد ذهن و باورهای خود را نسبت به موضوعی تغییر دهند یقینا حالات جسمانی و رفتاری آنان نسبت به آن موضوع تغییر خواهد یافت. اگر زن باردار باورهای خود نسبت به دوران بارداری، زایمان را مورد بررسی قرار دهد و در آنها تغییرات ایجاد کند ، یقینا در حالات فیزیولوژیکی و جسمانی او در دوره بارداری و زایمان تحولاتی صورت خواهد گرفت.

باورهایی که گاهی ما نسبت به آنان آگاهی نداریم می تواند ریشه در کودکی ، تجربیات قبلی ، تجربیات دیگران و حتی ناشی از عدم آگاهی و یا اطلاعات بسیار زیاد (غیر ضروری) باشد که آگاهی از منشاء این باورها در تغییر آنان تاثیرگذار است.

گشتالت درمانگرها معتقدند : تغییر در حالات روحی هیجانات یک فرد می تواند در ابعاد دیگر شخصیت او مثل باورها رفتار او تغییر ایجاد کند. یعنی اگر بتوان هیجانات و احساسات یک مادر باردار را نسبت به دوره بارداری و پروسه زایمان خوشایند کرد و حس خوبی در او ایجاد کرد به تدریج باورها و حالات فیزیکی او هم تغییر خواهد یافت که لازمه آن دانش و مهارت است . رفتار درمانگران تکنیک های عملی متعددی رای تغییر و دست کاری در احساسات و هیجانات و خوشایندسازی زایمان پیشنهاد می کنند:

1-حساسیت زدایی منظم ولپی

زن باردار سلسله مراتبی از صحنه های سترس زا را از حاقل میزان استرس زایی تا حداکثر میزان آن تنظیم می کند و ثبت می کند. بعد در هنگام آرامش صحنه های تهدید کننده و ناخوشایند را از حداقل میزان استرس زایی تا موارد پیشرفته تر آن تجسم می کند. ولی هر گاه استرس خیلی شدید شد آن صحنه قطع می شود و دوباره فرد در حالت آرامش قرار می گیرد یا relax  می کند و دوباره صحنه ها مرور می شود.

2-تصویر سازی ذهنی یا نقش گذاری

همانند روش قبل است با این تفاوت که هرگاه استرس شدید شد تصور آن صحنه قطع نمی شود ، فرد با جزییات به صحنه استرس زا توجه می کند و همه عوامل آزار دهنده آن صحنه را بیان و توصیف می کند و حتی از زن باردار خواسته می شود ، صحنه های تجسم شده ی پراسترس را برجسته سازد و درباره جزییات آن صحبت کند . هدف در اینجا این است که به زن باردار یاد داده شود تا به علایم پریشانی هیجانی توجه کند و حتی آنها را پیش بینی کند که این علایم می تواند به عنوان نشانه هایی که پاسخ های مقابله را فرا می خوانند به حساب آیند .

3-تصویرسازی مقابله

در این تکنیک زن باردار خود را تحت استرس تجسم نموده و اجازه می دهد احساسات و افکار استرس اور به ذهنش خطور کند و سپس با استفاده از مهارت های مقابله که کسب کرده در تصور و ذهن خود ، با این مشکلات مواجه گردد و کنار آید . در اینجا سعی می شود حداکثر شباهت بین تصورسازی ذهنی و تجربیات واقعی زندگی فراهم گردد و فرد از قبل می باید برخی روش های درست و بهینه و مقابله با موقعیت های استرس زا را آموزش دیده باشد تا بتواند مهارت های مقابله ای که در ذهن در مواجهه با مواقع استرس زا بکار می برد ، در تجربیات واقعی نیز بکار گیرد.

4-تصویر سازی تسلط

در این تصویر سازی فرد باردار خود را در موقعیت های استرس زا موفق تصور می کند و در این روند به تدریج خیلی وقایع بارداری و زایمان با کسب هویت موفق فرد باردار ، خوشایند و لت بخش تصور می گردد که خود الگویی برای مواجهه در واقعیت می شود و همین امر تاثیر در تغییر باور و حالات جسمانی در مواجهه با موقعیت استرس زا دارد.

5-غرقه سازی

در این تکنیک باور بر آن است که به جای فرار و انکار از تصور موقعیت های استرس زا و بحرانی ، می باید با آنها در ذهن به دفعات مواجهه شد که در این هنگام استرس زن باردار خیلی بالا می رود، اما بعد چند پیک شدید استرسی ، یک افت هیجانی نسبت به موقعیت های استرس زا ایجاد می شود. البته بهتر است فرد، ساعت های مشخصی را در طول روز به غرقه سازی صحنه های استرس زا در ذهن خود اختصاص می دهد.

البته نظر بک و روان شناسان عقل گرا هم نمی باید کم اهمیت دانست که معتقدند: باورها و خودگویی های ما بر حالات روانی و هیجانی ما بسیار تاثیر گذارند و با تغییر باورهای نادرست و ناسالم یک زن باردار می توان حال و هیجان او را بهبود بخشید.

نکته: هر شخص متناسب با روحیات و تیپ شخصیتی خود اصولا با یکی از تکنیک های بالا، بهتر می تواند بر مشکلات و استرس های خود فایق آید و قطعا توصیه می شود که زیر نظر درمانگر تکنیک ها انجام شود.

فیروزه روستا

دوره های سلامت مادران

پیج اینستاگرام سلامت مادران

دیدگاه‌ خود را بنویسید