چگونه-به-کودک-خود-نه-بگوییم

اکثر والدین برای ایجاد انضباط در کودکان محدودیت­هایی را ایجاد می­کنند تا بتوانند به کودکان خود یاد بدهند که آنچه که دارد انجام می­دهد یا امن نیست یا از نظر اجتماعی و فرهنگی مناسب و قابل قبول نیست.

برای چنین هدفی والدین راهبردهای متنوعی را انتخاب و استفاده می­کنند. اکثر این راهبردها  مانند: تهدید کردن “اگر الان بستنی بخوری دیگه برات نمی­خرم”، ترس و دلهره ایجاد کردن: “اگر الان بستنی بخوری مریض می‌شی دیگه نمی­تونی بری پارک”، از قدرت والدینی استفاده کردن: “همین که گفتم حق نداری بستنی بخوری” بیش از اینکه به رابطه­ والد و کودک کمک کند باعث ایجاد تنش بین والد و کودک می­شود و این تنش بصورت تکرار شونده در بستر زندگی باعث ایجاد شرمساری و تحقیر در ذهنیت کودک می­شود و کودک تنهایی را به شدت احساس می­کنند و به رشد حس خودباوری در کودک صدمات جبران ناپذیری وارد میکند.

سوال اینجاست چگونه کودکان خود را محدود بکنیم بدون اینکه از تهدید و ترس و قدرت و … استفاده کنیم؟

یکی از راهکارهایی که وجود دارد استفاده از واژه­ی “نه” است واژه­ای که شاید موثرترین راه برای آموختن انضباط و محدودیت نباشد؛ ولی قطعا از راهکارهایی مانند: تهدید، ترس، تنبیه و … بهتر است.

استفاده از واژه‌ی “نه” به عنوان ضامن بقا:

زمانی که کودک از ما می‌خواهد چاقو یا اتوی داغ داشته باشد پ یا از خیابان به تنهایی رد شود، حتما از واژه‌­ی “نه” استفاده می‌کنیم تا اینگونه از جان کودک­مان محافظت کنیم، در این موارد بایستی محکم از این کلمه استفاده کنیم تا از جانش مراقبت کنیم؛ اما از انجایی که اکثر والدین آموزش دیده‌اند که ابزارها یا وسایلی که برای کودکان خطرناک هستند را از او دور کنند یا در موقعیت­‌های پر خطر در کنار کودکشان باشند با امن کردن محیط زندگی کودک کمتر از این واژه استفاده می­‌شود.

استفاده از واژه­‌ی “نه” برای ایجاد محدودیت:

مسئله زمانی بوجود می­آید که در تجربه­های زندگی روزانه، هم والدین و هم کودکان نیازهای نوسان‌داری دارند به عنوان مثال: کودکی که هنگام غذا خوردن از خوردن امتناع می­کند و می‌خواهد بستنی بخورد و مادری که نمی­داند به کودک خود چگونه بیان کند که ارزش غذایی غذا بالاتر از بستنی است و برای مراقبت جسمی بایستی غذا خوردن را در الویت قرار داد نه اینکه به جای غذا خوردن بستنی بخوریم و ممکن است در این موقعیت رابطه­ کودک و والد دچار تنش شود. چنین موقعیت­هایی در بستر زندگی به شکل­های مختلفی تکرار می­شود، چکار کنیم؟

1: ابتدا توجه خود را روی تمایل کودک متمرکز می‌­کنیم بدون اینکه خواست‌ه­اش را برآورده کنیم: معلومه که بستنی خوردن را خیلی دوست داری­‌ها

2: سپس او را محدود به زمان یا مکانی می­‌کنیم که خواسته‌­ی کودک برآورده می‌­شود: حتما که می­‌توانی بخوری اما بعد از شام خوردن.

این جمله برای کودک کاملا متفاوت است از جمله‌­ی: نه، نمی­‌تونی بستنی بخوری

3:این نوع پاسخ در بعضی موارد باعث می­‌شود کودک با شما همراه شود و مشکلی نداشته باشد؛ ولی در اکثر موارد کودک ناراحت می‌شود و بر خواسته‌­ی خودش اصرار می­‌ورزد، در اینجا والدین بایستی بدون اینکه تنبیه کنند، خشم­شان را نشان دهند یا اینکه موقعیت را به نحوی جمع‌وجور کنند. از این فرصت استفاده کنند تا کودک با هیجان منفی خودش مواجه شود تا اینکه مغز کودک به کودک فرمان دهد تا این هیجان منفی را مدیریت کند. این روش بهترین کاری است که می‌توان انجام داد تا یک بازداری سالم هیجانی در کودک رشد کند و متوجه شود آنچه که در مورد آن محدود شده است از نظر سلامتی، قراردادهای اجتماعی و فرهنگی مناسب نیست. چنین چیزی میسر نمی­‌شود مگر با تعیین محدودیت برای کودک بدون اینکه کودک را بترسانید، تهدید کنید یا در یک جنگ قدرت به چالش بکشانید.

از واژه­‌ی “نه سمی” استفاده نکنید:

در بستر زندگی موقعیت‌­هایی پیش می­‌آید که بین برآورده شدن نیاز والدین و برآورده شدن نیاز کودک تعارض پیش می­‌آید، به عنوان مثال: والدی که بعد از یک روز کاری نیاز به استراحت دارد در حالی که کودک نیاز به ارتباط با والد خود دارد، اگر در این موقعیت­‌ها والد عصبانی شود که چرا فرزند من انقدر پرتوقع است یا اینکه کودک را نادیده بگیرد و یا از او دلخور شود کودک دچار احساس درماندگی و طرد شدن می‌­شود و این نوع پاسخ سمی است.

در این مواقع چه کاری باستی انجام داد: اگر امکانش هست که نیاز کودک را بر نیاز خود ترجیح بدهید. حتما این کار را انجام دهید و اگر امکانش نیست از “نه” محدود کننده استفاده کنید.

1: بر روی تمایل کودک توجه کنید: دوست داری با من بازی کنی؟

2: در مورد نیاز خودتان به وضوح صحبت نمایید: من الان خسته‌­ام

3: از “نه” محدود کننده استفاده کنید: حتما که با هم بازی می‌­کنیم تا ده دقیقه­‌ی دیگر با هم بازی می­‌کنیم.

سلامت مادران

دیدگاه‌ خود را بنویسید